اعتماد: مبنای روابط

اعتماد: مبنای روابط

 اعتماد لغتی است که ما شاید خیلی مواقع در مورد آن صحبت میکنیم اما معنای آنرا به طور دقیق نمی دانیم. خیلی دوست داریم به یکدیگر اعتماد داشته باشیم اما به ندرت نسبت به اهمیت این مقوله آگاه هستیم. اعتماد زمانی به وجود می آید که ما به طور ضمنی موقعیت خود را قبول داشته باشیم، حرف های دیگران را بپذیریم و به آنها اطمینان کنیم. هرچقدر که به طرف مقابل خود اعتماد کنید او نیز به همان مقدار به شما اعتماد می کند. ما باید به فردی که با او قرار ملاقات می گذاریم، و کسی که دوستش داریم ، اعتماد داشته باشیم و پیرامون این مطلب  بحثی به میان نکشیم، زیرا زمانی که بخواهیم با یکدیگر بحث و گفتگو راه بیندازیم معمولا از مسائل مربوط به اعتماد و اطمینان کمک می گیریم.

اعتماد اساس تجربه های ملاقات های ما است به این دلیل که خودمان می خواهیم به کسی اعتماد کنیم، و دیگران نیز به ما اطمینان پیدا کنند. این مسیر کاملا دو جانبه میباشد که هر دو طرف رابطه، باید به یکدیگر اطمینان کاملی را ابراز دارند. ما سوال میپرسیم و دیگران به آن پاسخ می دهند، در چنین شرایطی باید با پیش زمینه اعتمادی که به آنها داریم پاسخ هایشان را درست فرض کنیم.

من از زبان بسیاری افراد می شنوم که اظهار می دارند اعتماد با گذشت زمان به وجود می آید و تا زمانی که اعتماد وجود نداشته باشد خبری از عشق حقیقی در میان نخواهد بود. مسائلی که برای این دسته از افراد جا نیفتاده ایمان ذاتی و حقیقی است که در سرشت تمام افراد وجود دارد. زمانی که کسی به شما می گوید که قصد دارد رابطه خود را با شما از طریق اعتماد و اطمینان دوجانبه جلو برد این فرد به طور حتم در روابط قبلی خود دچار مشکلاتی در این زمینه بوده و صدمات زیادی دیده و باید مدت زمانی سپری شود تا بتواند به شرایط عادی زندگی خود بازگردد. البته با دنیای امروزی و مشکلاتی که در حال حاضر با انها مواجه هستیم چنین مسائلی قابل درک هستند. برای اینکه مجددا آسیب نبینید می توانید قدری شکاکانه و مضنون عمل کنید. آیا شما اعتقاد دارید که عشقی که در نگاه اول به وجود می آید باید پس از سپری شدن ماه ها و ایجاد اعتماد به حقیقت مبدل شود؟

احتیاط به طور ذاتی مقوله ارزشمندی است به ویژه در زمان قرارهای ملاقات، از این طریق به درستی در می یابید که در حال سوق به کدام مسیر هستید و در نتیجه دچار اشتباهات جبران ناپذیر نمی شوید. اما تمام این موارد حد معینی دارند. این کارها را تا جایی باید ادامه دهید که فضای رمانتیک از بین نرود. برای عاشق شدن باید ریسک کنید و خطر پذیر باشید؛ احساسات درونی به طور قطع شما را به سمت سر منزل مقصود رهنمون می سازند. در زمان جوانی بیشتر عادت داریم تا به اطرافیان خود اعتماد کنیم اما سن انسان همانطور که افزایش می یابد این حس در او کم و کمتر میشود و این امر فقط به خاطر شکست هایی است که در روابط گذشته خود شاهد آنها بوده است. از قدیم گفته اند هر چه انسان پیرتر می شود سخت تر می شود. واقعا شرم آور است. با یک چنین دیدی چگونه می توانید انتظار داشته باشید که همان عشق معصوم و پر حرارت زمان جوانی خود مثلا در سن 18 سالگی را مجددا تجربه کنید؟

یک بایر دیگر به نقل قولی که من در ابتدای این مقاله از آن یاد کردم نگاهی بیندازید و ببینید به راستی تا چه اندازه با افراد جدید و احساسات و عواطفشان با روی باز برخورد می کنید. آیا به راحتی خودتان را در بطن رابطه قرار داده و به طرف خود اعتماد میکنید و یا اینکه ابتدا تمام مسائل را مو به مو تجزیه تحلیل می کنید و با سوء ظنی خاصی پیش می روید. اگر بر روی یک چنین مسائلی فکر کنید به راحتی می توانید تشخیص دهید که رابطه بعدیتان به چه شکلی خواهد بود. اگر در رابطه گذشته خود به حریم اعتمادتان تجاوز شده باشد، اندکی سوء ظن قابل قبول است که این امر نیز به نوبه خود با گذشت زمان از بین خواهد رفت. به این منظور باید در انتخاب شریک خود دقت بیشتری به خرج داده و تصمیم های عاقلانه تری اتخاذ کنید. به همین دلیل است که ما همیشه تاکید داریم بر روی انتخاب افرادی که قصد برقراری ارتباط با آنها ا دارید دقت بیشتری مبذول کنید.

برای پیدا کردن شریکی که عشق و شادی را به شما هدیه دهد باید قلب خود را باز کنید و با اطمینان کامل به او اعتماد کنید البته باید این مطلب را نیز در نظر بگیرید که طرف مقابل نیز باید یک چنین مواردی را از رابطه خود بخواهد. بعضی از افراد تصور میکنند زمانیکه هویت حقیقی آنها فاش شد دیگر جایی برای ادامه رابطه باقی نمیماند و باید به سرعت رابطه فعلی خود را ترک گویند. هیچ کدام از ما نمی خواهیم به عنوان افراد غیر قابل اعتمادی شناخته شویم پس سعی کنید هیچ موقع کارهایی از این دست انجام ندهید و فکر انجام آنها را در ذهن خود مدفون کنید.

زمانی که شما برای اولین بار با کسی آشنا می شوید و با او قرار ملاقات می گذارید خیلی طبیعی است که سوالات بیشماری را از او می پرسید و بر روی پاسخ ها نیز دقیق می شوید و به قول معروف سعی می کنید مو را از ماست بیرون بکشید. این کار کاملا طبیعی است و راه را برای ایجاد اعتماد هموار می سازد. عده کمی از افراد دروغگوهای خوبی هستند چرا که دروغگویی نیاز به یک حافظه بسیار قوی دارد. معمولا شما می توانید در جلسات دوم یا سوم مشت افرادی که قصد گول زدن و گمراه کردن شما را دارند را باز کنید. به همین دلیل است که شما نباید خیلی سریع با افرادی که به تازگی با آنها شده اید رابطه جنسی برقرار کنید. گذشت زمان به شما اجازه میدهد تا اعتماد به حرف هایی که می شنوید بیشتر شود.

مسئله دیگری که همیشه باید در ذهن خود داشته باشید این است که ویژگی های اعتماد کردن بر روی هیچ سنگواره ای حک نشده. هیچ کس وجود ندارد که کمی دروغ مصلحتی به شما نگوید. قرار گذاشتن یک تجربه احساسی و مهم است و مردم دوست دارند که خاطره خوبی از خودشان در اذهان سایرین باقی بگذارند. به همین دلیل هر فردی در دیدارهای نخستین اندکی مسائل کوچک را بزرگ می کند و به مبالغه در مورد آنها می پردازد. این بدان معنا نیست که فردی که با او ملاقات کردید انسان خوبی نیست بلکه فقط کافی است خود را با حقایق راضی کنید و بر طبق آن تصمیم نهایی را اتخاذ کنید. زمانی باید نگران شوید و محتاطانه تر عمل کنید که طرف شما در مورد مسائل مهمی نظیر: شغل، محل زندگی، دوستان و خانواده اش به شما دروغ گفته باشد. فردی که با روی باز برخورد می کند و از صمیم قلب خود با شما صادق است می تواند بدون پنهان کردن حقایق برای مدت زیادی در مورد مسائل مورد علاقه اش با شما صحبت کنید. اما زمانی که فرد از پاسخ به سوالات شما طفره رفت باید با این فرد اندکی محتاط تر برخورد نماییید.

زمانی که ارتباط شکل گرفت شما دو نفر به یکدیگر اعتماد کرده اید، در غیر اینصورت ارتباط شما تا این حد پیش نمی رفت. اما حدی از احتیاط هنوز وجود دارد به همین دلیل است که در موقع میانسالی مردم ترجیح می دهند که رابطه خود را با طمانینه بیشتری هدایت کنند. تا زمانی که تصمیم به وارد شدن به مراحل بعدی رابطه را نگرفته اید درصد اعتماد شما بسیار پایین است و به طور تدریجی افزایش می یابد. مثلا زندگی کردن و یا رفتن به مسافرت گزینه هایی هستند که در مراحل بعدی اتفاق می افتند.

کلیدی ترین عامل اعتماد این است که سعی کنید به قضاوت های خودتان ایمان بیاورید. حالا که کارتان به این جا کشیده شده پس دیگر جایی برای وجود نگرانی باقی نخواهد ماند. اگر به چیزی باور دارید پس باید بر طبق همان عمل کنید. همانطور که قبلا هم به ان اشاره کردم عمل بر پایه ایمان دارای میزان کمی ریسم می باشد. اگر نتوانید چنین ریسک هایی را قبول کنید ارتباطتان به جایی نمی رسد و به هیچ وجه رشد نمی کنید. توجه داشته باشید که پذیرفتن ریسک حساب شده با احتیاط بیش از اندازه فرق می کند و به همین دلیل است که شما باید کاملا هشیار باشید. روح شما درست و باطل را به شما نشان می دهد، فقط کافی است احساس خود را دنبال کنید.

من شخصا به عشق در اولین نگاه معتقدم و به ان اطمینان کامل دارم و سعی می کنم در تمام قرارهای ملاقاتم این نکته را مد نظر قرار دهم. قانون اصلی من در مورد قرار و ملاقات بر اساس یک قیاس منطقی بدین شرح می باشد: " اگر شما به چیزی مظنون شوید به احتمال زیاد شک شما به یقین مبدل خواهد شد."




ادامه مطلب

[ سه شنبه 90/6/1 ] [ 1:40 عصر ] [ محمدجوادصحرائی ]